ثمره عشق *من و همسر **ابولفضل کوچولو **ثمره عشق *من و همسر **ابولفضل کوچولو **، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

** کودک من **

یــــــه تـــــــــــرس.......!!!!!!

1391/4/19 13:05
نویسنده : مامانی *نی نی *
584 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگیر مامانی و بابایی .....

خوبی ....ببخشید دیر اومدم ولی بالاخره اومدمممممممممممممممم ......دلم تنگیده بودش برات فدات بشممممم من ......عزیزم ...الان تهنام مث همیشه .     ...از صبح تا غروب .....حوصله ام بد جور سر رفته و

نیدونم چه کار کنم ......قرار بود برم بیرون که نشدددددد ....میدونی یه چند روزیه یه چیزی فکرم رو خیلی

 مشغول کرده.....
 

زیبا

 

((  ادامه مطلب یادتون نره  ))

 

میدونی اون چیه ....اون اینه که یه کم میترسم ...از چی ....خب الان

میگم ....فینگیلی ....خب میدونی من چند وقته از خیلی ها میشنوم که بچه بین زن و شوهر رو فاصله

 میندازه و دیگه مث قبل نیستن و خلاصه چیزای دیگه .....قربون تن کوچیک بشممممممممممم .......زود

 بیا و بین منو بابایی فاصله ننداز باشه ......آخه من اصلا طاقت دیدن اینو اصلا ندارمممممممم من عاشق

 باباییتم ....خیلی دوستش دارم دیوونه میشم اگه اینطوری

 بشه ...تو نزار بشه باشه ...البته خب ...بهنظر من وقتی بیای ...نزدیکتر میشم با بابایی ولی دست

 خودم نیست یه کم به این فکر میکنم ...و بعد

 میگم نکنه .....وااااااااااااااااااااااااای نه میدونم که اینطوری نمیشه .....البته من با باباییت حرف زدم

    و بهشگفتم وقتی فسقل ما اومد .....نباید اینطوری بشه هااااااااااااا ...خط و نشون

 کشیدم برااااااااااااش ...اونم خندید ....هههههههههههه  بعد گفت باشه ..بعدششش

 گفتم آخییییییییییشششش..خیالم راحت شد .....ولی خب نیدونم که ....بیایی چطوری میشه ولی تو بیا

 باشه قربونت برمممممممم..بیا قول میدیم که مهرو محبت بینمون بیشتر بشه ....عزیزمی ...عشق

 کوچولوی من .....خلاصه این بود فکروخیال من ...انقده نقشه دارم برای اومدنتتتتتتتتتتت ......دلم میخواد همه کار برات بکنم .....حتی برای تربیتت که به نظرم مهمترین نقش یه مادره ......میخوام سعی کنم به بهترین نحو تربیتت کنمممممم .....که

 همه بگن بــــــــــــه بــــــــــــــه ...عجب تربیتی ......دلم میخواد ازالان برم برات وسیله بخرم ....ولی خب

 چه کار کنم ....فندوقم ....آخه نیدونم چی هستیدخملی  یا گل پسری ... کی میای .....تابستون یا

زمستون ...بهار یا پاییز خلاصه حسابی برات برنامه دارمممممفقط بیا عزیزممممم ......راستی گاهی با خودم تصور میکمک اگه دوقلو بشی چی میشه ....باحاله ها دوتاتون ....وسط خونه قل

 بخورید و منم هی قربون صدقتون برممممممممم .....از کاراتون لذتببرم .....چه خیالات و

 تصوراتی ....گاهی خودم خنده ام میگیره ......

این بود حرفام ....انشاا... بازم میام و باهات حرف میزنممممممممممم بوووووس عزیز دردونه .....بابای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

فاطمه سادات
19 تیر 91 13:20
الهی عزیممم نگران نباش....فکرای منفی نکن اینجوری نمیشه ایشاله
ناشناس
19 تیر 91 13:28
سلام عزیزم امیدوارم که با اومدن نی نی سالم و خوشگل صمیمیت زندگیتون چند برابر بشه و این ترسم از خودت دور کن چرا که هیچ کس و هیچ چیزی نمیتونه دوست داشتنو از ادما بگیره مطمئن باش گلم
مریم مامان نخودچی
19 تیر 91 13:39
ای جونم....
♥ مامان آینده ♥
19 تیر 91 19:04
سلام خانوم خانوما......!!! واااای عزیز دلم آخه چرا بترسی؟!!!! به نظرت ثمره عشقتون میتونه شمارو از هم جدا کنه؟! البته که نه!!! بچه خیلی زن و شوهر رو به هم نزدیکتر و علاقمندتر میکنه ممکنه مشغله هایی که اضافه میشه وقت آدم رو بگیره و توجه کردن به همدیگه کمتر بشه اما پیوند بین قلبها محکم تر میشه
مهسا مامان مرسانا
19 تیر 91 19:08
خوش به حال اون نی نی که مامان مهربونی مثل شما داره
مامان بهی
20 تیر 91 21:13
ای جانم آرزوووووووو جون اینا چه فکری می کنییییییییییی ایشالله که زود زود نی نیت بیاد تا خاله قربوت صدقش برهههههههه مامان باحالی هستیااااااا
♥ مامان آینده ♥
21 تیر 91 20:53
کلبه دل
25 تیر 91 17:24
سلام خانمی خوبی ؟ همیشه فکر مثبت بکن سخت نگیر انشالله خوب پیش میره خدا جونم انشالله یه نی نی سالم بهت میده
مهسا
1 مرداد 91 3:42
آخییییی عزیزم. ایشالا که به هر چی میخوای برسی