بوی عید..........
سلام نی نی من خوبی فدات شم ...
عشق من خیلی وقته نیومدم پیشت آخه نمیدونستم چی بنویسم میدونی چیه عزیزکم آخه دوست دارم باشی و همش در مورد تو بگم و در مورد شیرین کاریات بگم ولی اشکالی نداره از این به بعد میام باشه...؟؟؟؟ ناراحت نباش گلکم... فسقل جان داشتم امروز وبلاگت رو میدیدم چشمم خورد به شمارش معکوس سال ... نی نی من ٨ روز بیشتر به سال جدید نمونده.و بوی عید میاد اصلا باورم نمیشه که از زندگی مشترک من و باباییت ٢ سال گذشت ...٨ روز دیگه سال ٩٠ تموم میشه و سال ٩١ شروع میشه مبینی عزیزم سالها پشت سر هم میان و میرن و بدون اینکه متوجه بشیم فقط سال به سال پیر تر میشیم و در آخر ......... امیدوارم که توی این سالها فقط وفقط بنده های خوبی برای خدا بوده باشیم تا پیش خدا رو سیاه نباشیم ... و با کوله پر بریم پیش خدا ....منم سعی کردم که به جز خونه تکونی یه دستی به خودمم بکشم و خونه دلم روخونه تکونی کنم تا با دل صاف پا به سال جدید بزارم... منو بابایی بعد از سال تحویل میریم خونه مامان بزرگت و یه ٣-٤ روزی شاید نباشم دلم برات خیلی تنگ میشه .... من و بابایی خیلی دوست داریماااااااااااااااا... از همین جا میبوسمت بای ............... عزیزم بازم میام