نمیدونم چی بگم ....
سلام
سلام هم به دوستای گلم هم به فسقل خودم ....
بازم اومدمممممممممم ولی همین طوری اومدم ....
واقعا حرفی نداشتم بگم ولی اومدم تا هر چی تو ذهن و فکرم میاد بیارمش رو صفحه و یه کم واسه خودم حرف بزنم
حالا نمیدونم چی بگمممممممم بزارید یه کم فکر کنم .....؟؟!!!!!!!!
خب فکرامو کردم حالا برید ادامه مطلب
آخه یکی نیست بگه تو که چیزی نداری بگی برای چی اومدی اصلا بنویسی .....
آها داره کم کم یادم میاد اول از این بگم که نمیدونم نی نی قشنگم این ماه میاد یا نه ....توکل به خدا
هر چی خودش صلاح بدونه اگر بیاد که خدارو صد هزار مرتبه شکر .اگر نیادم حتما صلاح نبوده و وقتش
نشده .منم راضی ام به رضاش ...راستش رو بخوایید سعی میکنم زیاد بهش فکر نکنم ...اینطوری خیلی بهتره چون یهو میاد وغافلگیرم میکنه ...واقعا چون این ماه یه کم
سرم شلوغ بود بهش فکر نکردم خیلی زود گذشت برام ...برای همین تصمیم گرفتم که کمتر بهش فکر
کنم بزارم هر وقت دلش خواست و خدا خواست بیاد ...میگن نباید چیزی رو با اصرار از خدا خواست برای
همین من دیگه کمتر بهش فکر میکنم که خدا هر وقت خودش صلاح دونست یه دونه سالم و صالحش رو
بهم بده ....میگن وقتی خدا نمیده حتما وقتش نیست و داره برات بهترین رو آماده میکنه امیدوارم که خدا برام بهترین رو بخواد .امیدوارم که یهو بیاد...خیلی دلم میخوادش ...آخه دوست دارم ببینمش دوست دارم به جای اینکه بیام اینجا از فکر و خیالش بگم از خودش بگم دوست دارم بیاد و زندگی ٢ نفرمون بشه ٣ نفر و خوشبختیمون کامل کامل بشه .......
از خدا ممنونم که تو این مورد که بهش فکر نکنم کمکم میکنه خدایااااااااااااااااااااا بابت همه چی ازت ممنونم.
دیگه اینکه ...نمیدونم تا حالا اینطوری شدید یا نه .....تا حالا شده دلتون یه چیزی بخواد ولی ندونیدچیه .؟حالا من این حس چند وقت یه بار بهم دست میده حس میکنم دلم یه چیزی میخواد ولی نمیدونم چیه؟ .
حالا باید ببینم چیه که نمیدونم .هر چند هر موقع اینطوری میشم خودمم نمیدونم چی میخوام ...ههههههخخ
اینم ازمن ....مثلا نمیدونستم چ بگم اینقدرحرف زدم ...ههههههه..
.بازم میام پیشتون دوستتون دارممممممممممم
مراقب خوبی هامون باشیممممممممممممممم
تا دیدار بعد و حرفای دیگه (( یا عــــــــــلـــــی ))