سلام هدیه آسمونی من ....

سلام کوچولوی قشنگم

سلام هدیه آسمونی من . سلام قشنگترینم ....سلام فرشته کوچولی مامانی....

دلبندم ...هنوززززززززززز باورم نمیشه ....هنوزم گاهی یادم میاد باورم نمیشه که الان تو تو دلمی اون تو داری چی کار میکنی عزیز دلممممممممممم ....هر کاری میکنی فقط سالم باش و سفت بچسب

بهم تا وقتش برسه و من با تمام وجوووووووووووووودم بغلت کنم و تک تک اون لحظه هارو به یاد داشته

 باشم که چقدر منتظر این لحظه بودم منتظر تو آغوش کشیدنت و بوسه بارون کردنت ....تو بهترین هدیه از طرف خدا برای ما هستی ....خیلی خیلی خیلی خوشحالم که بلاخره اومدی تو وجودم  از خدا ممنونم که گذاشت این حس خیلی زیبارو هم منم تجربه کنم ..

ادامه مطلب رو دوست دارید بیایید بخونیددددددددددد دوست جونی هاممممممم

عزیزززززززززززززز دلمممممممممممممم هر وقت بهت فکر میکنم حس خوشحالی عجیبی ته دلم دارم ....

مامان جونم مامانی قراره دو هفته دیگه بره سونو .تا خیالش بابت زدن قلبت و اینا

 راحت بشه البته شایدم دیرتر برم که خیالم راحت باشه یه وقت نرم بگن زود اومدی ..قول بده تو که اون

 هستی همه چی مرتب باشه همه چی خوب باشه تا مامانی رو از این خوشحال تر کنی ...دارم رو

 شماری میکنم تا برم سونو و ببینمتتتتتت میدونم خیلی ریزه میزه هستی الان ولی با تمام وجود میخوام

 ببیمت ....دلم میخواد خیالم از بابتت  و از جات که همه چی رو به راهه راحت بشه ....اون موقعه اس که

 باید ا خدابیشتر از پیش ممنون باشم بابت تو ....نی نی من ...میدون مامانی با اینکه الان یه هفته اس

 فهمیده تو اومدی..کلی تو ذهنش برات نقشه کشیده ...البته این کارو به تنهایی نکردم بابایی هم همراهیم میکرد. فسقلی یه بابای خوبی داری من انقده عاشقشممممم خیلی مهربونه خیلی هوامو داره حالا بیای خودت میبینی که بهترین بابای دنیاسسسسس دوست دارم روزی ٢٠٠ بار بهش بگم عاشقم البته میگمااااا..از قبل برات چند تا اسم در نظر گرفتیم ...انشاا... هر چ که هستی دخمل هستییا گل پسر...فقط فقط سالم باشی ....منو

 بابایی همش درباره ات حرف میزنیم میگیم الان چقدری شدی ...داری چی کار میکنی ....و خلاصه کلی برات نقشه داریمپس سعی کن و از خدای مهربون بخواه که تو رو صحیح و سالم بزاره تو

بغلمون ...گلکم راستی دیروز و پریروز خونه مامان جون

 (مامان بابا ) بودیم مامان جون حالش زیاد خوب نبود رفته بودم پیشش کمکششش

 باشمممممم ....برای تو هم یه لباس زمستونی گرفته با جوراب  فدای تن کوچولوت برمممممم..انقده

خوشملننننننننننننن که حد نداره عمه هم برات یه جغجغه گرفته ...انشاا... به وقتش عکسش رو

میزارم...یه چیزی گرفته برات که هم دخملباشی یتونی تنت کنی هم پسر ...خیلی ازش تشکر

 کردممممممممممم ....الهییییییییییی ...راستی گلکم رفتم برات کاموا گرفتم از مدل پتوت برات کلاه ببافم

 که با پتوت ست بشه هر وقت میبریمت بیرون ست کنم براتتتتتتتتتتت وایییییییییییییییییی فدات

 عزیزممممممممممممممم ....قربونت که الان دیگه میدونم کی میای انشاا... خانم دکی گفت تخمینی

 تاریخ زایمان ٩ تیر میشه ....برای همن میخوام برای زمستونت شروع کنم ببافم ...انشاا... که همه چی خوب باشه توکل به خدا .خیلی خیلی خیلی دوست داریم ....بازم میاممممممممممممو بزات تعریف میکنم الان مامان جون اومد خونمون نشد

 دیگه قربونت برمممممممممممممممممممم.......

راستی اینم بگم و برم به گفته دکی اگر الان 5 هفتت باشه الان اینطوری هستی

بابای فسقلم